جدول جو
جدول جو

معنی چله کردن - جستجوی لغت در جدول جو

چله کردن(پَ / پِ دَ)
زه کردن کمان را. کمان را چله بستن:
از زبر دستان که خواهد این کمان را چله کرد
بادۀ پرزور چون نگشود ز ابرو چین ترا.
صائب (از آنندراج)
رجوع به چله و چله بستن شود
لغت نامه دهخدا
چله کردن
زه کردن کمان را کمان را چله بستن
تصویری از چله کردن
تصویر چله کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گله کردن
تصویر گله کردن
شکوه کردن، شکایت کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شله کردن
تصویر شله کردن
قصاص کردن، کشتن قاتل به خون خواهی مقتول
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چپه کردن
تصویر چپه کردن
واژگون شدن، وارون شدن، کنایه از خوابیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یله کردن
تصویر یله کردن
ترک کردن، رها کردن، واگذاشتن، وانهادن، واهشتن، واهلیدن، هلیدن، بدرود گفتن، چپ دادن برای مثال گله کرد باید به گیتی یله / تو را چون نباشد ز گیتی گله (فردوسی - ۲/۳۱۸)
فرهنگ فارسی عمید
شکایت کردن شکوه کردن: پس (طبیب) پیش پیغمبر آمد علیه السلام گله کرد که مرین بنده را برای معالجت اصحاب بخدمت فرستاده اند و در این مدت کسی التفاتی نکرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غله کردن
تصویر غله کردن
غله دادن زمین و ملک
فرهنگ لغت هوشیار
کشتن قاتل بعوض مقتول قصاص کردن: شله کردند مرا و پس از آن رفت سوی جهنم آن نادان. (سنائی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خله کردن
تصویر خله کردن
خالی کردن، رها کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اله کردن
تصویر اله کردن
چنین و چنان گفتن، لاف زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چکه کردن
تصویر چکه کردن
ریختن قطرات آب از سقف و غیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چلی کردن
تصویر چلی کردن
دیوانگی کردن خل خلی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رله کردن
تصویر رله کردن
باز پخشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شله کردن
تصویر شله کردن
((شَ لِ. کَ دَ))
قصاص کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غله کردن
تصویر غله کردن
((~. کَ دَ))
غله دادن زمین و ملک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یله کردن
تصویر یله کردن
((~. کَ دَ))
رها کردن، واگذاشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چکه کردن
تصویر چکه کردن
Dribble, Ooze
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گله کردن
تصویر گله کردن
Flock, Grumble
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از گله کردن
تصویر گله کردن
se rassembler, grogner
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از چکه کردن
تصویر چکه کردن
goutter, suinter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از چکه کردن
تصویر چکه کردن
tröpfeln, sickern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گله کردن
تصویر گله کردن
sich versammeln, murren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از گله کردن
تصویر گله کردن
gromadzić się, marudzić
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از چکه کردن
تصویر چکه کردن
капати , просочуватися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از گله کردن
تصویر گله کردن
собираться , ворчать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از گله کردن
تصویر گله کردن
reunir-se, resmungar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از گله کردن
تصویر گله کردن
збиратися , бурчати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از چکه کردن
تصویر چکه کردن
滴水 , 渗出
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از چکه کردن
تصویر چکه کردن
gotejar, emanar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از چکه کردن
تصویر چکه کردن
gocciolare, sgorgare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از چکه کردن
تصویر چکه کردن
gotear, rezumar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از گله کردن
تصویر گله کردن
agruparse, gruñir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از چکه کردن
تصویر چکه کردن
капать , сочиться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از چکه کردن
تصویر چکه کردن
kapać, sączyć się
دیکشنری فارسی به لهستانی